- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
توهین عمر به پیامبر (ص) و ممانعت از اجرای دستور ایشان
وقتی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم كه دانست ابوبکر و عمر از دستور ایشان تمرد كرده و به لشکر اسامه ملحق نشده اند ؛ برای بار سوم آنها را به همراهى با لشکراسامه دعوت كرد و از رنج بسيارى كه ديده و اندوه فراوانى كه به حضرتش رسيده بی حال گرديد و ساعتى بدين حال به سر برد؛ مسلمانان گريستند و صداى گريه زنان و فرزندان و زنان مسلمان و همه حاضران بلند شد. وقتی حال رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم کمی بهتر شد نگاهى به مردم كرده فرمودند: دوات و شانه گوسفندى حاضر كنيد تا مطلبى را بنويسم كه پس از آن؛ هیچ گاه گمراه نشويد و در همان دم از شدت ضعف و بیماری دوباره بی حال شده و افتادند. يكى از حاضران برخاست تا دستور حضرت را به انجام دهد؛ عمر ديد اگر دستور رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم عملى شود ممكن است نقشه ای که او در سر دارد( غصب جانشینی پیامبر) به مقصد نرسد و كار از كار بگذرد؛ به همین دلیل به آن مرد گفت: به سخن رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم توجه نكن زيرا او بيمار است و هذيان مي گويد( در واقع با این سخن عملا به پیامبر توهین کرد زیرا پیامبران الهی هیچ گاه حتی در حالت بیماری نیز هذیان نمیگویند و از این افترا و تهمت مبرا هستند) و به این طریق آن مرد از اراده خود منصرف کرد اما آن مرد از اينكه در اجرای دستور رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم تقصير و كوتاهى نموده متأثر شد لذا گفتگویی در ميانشان رخ داد و كلمه استرجاع « إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ » را به زبان رانده و از مخالفت آن جناب بيمناك بودند. هنگامى كه حال رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم کمی بهتر شد برخى گفتند آيا اجازه میدهيد تا دوات و شانه حاضر نمائيم؛ فرمود: پس از اين همه سخنان نابجا ( اشاره به سخنان عمر داشتند) محتاج به دوات و شانه نيستم ليكن در باره بازماندگانم وصيت میكنم که از آنها دست برمداريد و از نيت خير در باره آنان خوددارى ننمائيد و روى از مردم برگردانيد؛ مسلمانان حاضر که مقصر بودند از جاى برخاسته به خانه هاى خود رفتند و بجز از عباس و فضل و على بن ابى طالب علیهالسلام و خاندان مخصوصش کس ديگرى باقى نماند. متن عربی روایت : ثُمَّ قَالَ أَ لَمْ آمُرْ أَنْ تَنْفُذُوا جَيْشَ أُسَامَةَ فَقَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآلیهوسلم قَالَ فَلِمَ تَأَخَّرْتُمْ عَنْ أَمْرِي فَقَالَ النَّبِيُّ صلیاللهعلیهوآلیهوسلم فَانْفُذُوا جَيْشَ أُسَامَةَ فَانْفُذُوا جَيْشَ أُسَامَةَ يُكَرِّرُهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ أُغْمِيَ عَلَيْهِ مِنَ التَّعَبِ الَّذِي لَحِقَهُ وَ الْأَسَفِ فَمَكَثَ هُنَيْهَةً مُغْمًى عَلَيْهِ وَ بَكَى الْمُسْلِمُونَ وَ ارْتَفَعَ النَّحِيبُ مِنْ أَزْوَاجِهِ وَ وُلْدِهِ وَ النِّسَاءِ الْمُسْلِمَاتِ وَ مَنْ حَضَرَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ . فَأَفَاقَ ع فَنَظَرَ إِلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ ائْتُونِي بِدَوَاةٍ وَ كَتِفٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً ثُمَّ أُغْمِيَ عَلَيْهِ فَقَامَ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ يَلْتَمِسُ دَوَاةً وَ كَتِفاً؛ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ ارْجِعْ فَإِنَّهُ يَهْجُرُ فَرَجَعَ وَ نَدِمَ مَنْ حَضَرَهُ عَلَى مَا كَانَ مِنْهُمْ مِنَ التَّضْجِيعِ فِي إِحْضَارِ الدَّوَاةِ وَ الْكَتِفِ فَتَلَاوَمُوا بَيْنَهُمْ فَقَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ لَقَدْ أَشْفَقْنَا مِنْ خِلَافِ رَسُولِ اللَّهِ. فَلَمَّا أَفَاقَ صلیاللهعلیهوآلیهوسلم قَالَ بَعْضُهُمْ أَ لَا نَأْتِيكَ بِكَتِفٍ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ دَوَاةٍ فَقَالَ أَ بَعْدَ الَّذِي قُلْتُمْ لَا وَ لَكِنَّنِي أُوصِيكُمْ بِأَهْلِ بَيْتِي خَيْراً ثُمَّ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ عَنْ الْقَوْمِ فَنَهَضُوا وَ بَقِيَ عِنْدَهُ الْعَبَّاسُ وَ الْفَضْلُ وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ خَاصَّةً. « شیخ مفید الأرشاد فی معرفة حجج الله ج۱ ص ۱۸۳؛ مجلسی بحار الانوار ج ۲۲ ص ۴۷۸» |